اتریوم سیستم غیرمتمرکزی است که یک نهاد دولتی آن را کنترل نمیکند. اکثر سرویسهای آنلاین، کسبوکارها و سازمانها توسط سیستمهای متمرکز مدیریت میشوند. این رویه صدها سال است که ادامه دارد. با اینکه تاریخ به ما نشان داده که این سیستم مشکلات خاص خودش را دارد، اما تا زمانی که طرفهای درگیر به هم اعتمادادامه مطلب ...
اتریوم سیستم غیرمتمرکزی است که یک نهاد دولتی آن را کنترل نمیکند. اکثر سرویسهای آنلاین، کسبوکارها و سازمانها توسط سیستمهای متمرکز مدیریت میشوند. این رویه صدها سال است که ادامه دارد. با اینکه تاریخ به ما نشان داده که این سیستم مشکلات خاص خودش را دارد، اما تا زمانی که طرفهای درگیر به هم اعتماد ندارند، استفاده از سیستمهای متمرکز اجتنابناپذیر است. در این مقاله شما را با نحوه ایجاد اتریوم و کارکرد آن، تفاوت اتریوم با بیت کوین، کاربردهای اتریوم، مزایا و معایب اتریوم آشنا خواهیم کرد.
اتریوم چیست؟
در سیستم متمرکز، یک نهاد همهچیز را کنترل میکند. البته ایجاد یک مشکل در سیستم باعث میشود تا اپلیکیشنها و سرویسهای آنلاین در برابر حملات سایبری و قطع برق آسیبپذیر شوند. همچنین در شبکههای اجتماعی آنلاین و سایر سرورهای آنلاین، کاربر باید تا حدی اطلاعات شخصی خود را وارد کند که این دادهها در سرورهای سیستم متمرکز ذخیره میشود. اینجاست که یک کارمند خاطی میتواند اطلاعات شما را به سرقت ببرد.
اتریوم بهعنوان سیستمی غیرمتمرکز کاملا خودمختار است و هیچکسی آن را کنترل نمیکند. درواقع، هیچ نقطه مرکزی برای شکسته شدن وجود ندارد؛ بلکه توسط هزاران رایانه داوطلب در سراسر جهان کنترل میشود. بههمیندلیل، هیچوقت آفلاین نمیشود. در ضمن اطلاعات شخصی کاربران روی سیستم خودشان ذخیره میشود و محتوایی مثل اپلیکیشنها، ویدئو و… در کنترل کامل پدیدآورنده آن خواهد بود و نیازی به پیروی کردن از قوانین سرویسهای هاستینگ مثل یوتیوب یا اپ استور هم ندارند.
مسئله مهم بعدی، درمورد رابطه بیت کوین و اتریوم است. باید بدانید این دو، دو پروژه کاملا متفاوت هستند و اهداف متفاوتی دارند. بیت کوین اولین ارز دیجیتال و یک سیستم انتقال پول است که براساس فناوری «دفاتر کل توزیعشده» یا «بلاک چین» ایجاد شده است.
اتریوم از همین فناوری استفاده کرده و تواناییهای آن را گسترش داده است. اتریوم شبکهای کامل است که مرورگر اینترنتی، سیستم کدگذاری و پرداخت خود را نیز دارد. از همه مهمتر، به کاربران اجازه میدهد تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را روی فناوری بلاک چین اتریوم ایجاد کنند.
این اپلیکیشنها میتوانند ایدههای کاملا جدید یا کپی ایدههایی باشند که قبلا اجرا شدهاند. این روش اجازه میدهد تا دست واسطهها کوتاه شود و همه هزینههای مرتبط با این واسطه نیز حذف میشود. بهعنوان مثال، تنها کسی که از لایک کردن یا بهاشتراک گذاشتن یک پست تبلیغاتی روی صفحه شما سود میبرد، فیسبوک است. در شبکه اجتماعی نسخه اتریوم، هم هنرمند و هم مخاطب که ارتباط مثبتی داشتهاند پاداش میگیرند. در نسخه اتریوم شبکه Kickstarter (یک وبسایت کراد فاندینگ) شما فقط یک نسخه از محصول اولیه را دریافت نمیکنید، بلکه مالک بخشی از سود این شرکت در آینده هم خواهید شد.
از طرفی، اپلیکیشنهای بر پایه اتریوم تمام هزینههایی را که به طرفهای سوم برای ارائه خدمات پرداخت میکردید، حذف میکنند. بهطور خلاصه، اتریوم یک بستر غیرمتمرکز، منبع باز، عمومی و بلاک چین است که به توسعهدهندهها اجازه میدهد تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خود را توسعه بدهند.
همانطور که توضیح داده شد، اتریوم یک سیستم غیرمتمرکز است که اجازه ارتباط همتا به همتا را به کاربران میدهد. هر تراکنش انجامشده بین آنها، توسط خود کاربران پشتیبانی میشود و هیچ نهادی روی آن کنترل ندارد.
سرتاسر سیستم اتریوم توسط یک شبکه جهانی از نودها (گرهها) پشتیبانی میشود. نودها داوطلبانی هستند که کل بلاک چین اتریوم را دانلود و روی رایانه خود نصب کردهاند. آنها همچنین تمام قوانین توافقشده شبکه را دنبال میکنند، اعتبار شبکه را تأمین و در قبال آن پاداش دریافت میکنند.
این قوانین توافق شدهاند و سایر بخشهای شبکه توسط مفهومی بهنام «قراردادهای هوشمند» ایجاد شده است. این قراردادها به این منظور طراحی شدهاند تا تراکنشها و سایر عملیاتهای شبکه را با سایر افرادی که شما لزوما به آنها اعتماد ندارید، صورت دهند. مقررات برای همه طرفها، از قبل، داخل قرارداد برنامهریزی شده است تا آنها به تعهدات خود عمل کنند. پیروی از این مقررات باعث ایجاد یک سری تراکنشها یا سایر اعمال ازپیشتوافقشده میشود.
خیلیها باور دارند که قراردادهای هوشمند، آیندهی سازوکارها و قراردادهای سنتی هستند و اجرای آنها امنیت بیشتری را نسبت به قراردادهای سنتی ایجاد میکند و باعث کاهش هزینههای مرتبط با ایجاد یک قرارداد و همینطور ایجاد اعتماد بین دو طرف قرارداد میشود.
در ضمن این سیستم، یک ماشین مجازی اتریوم (EVM) را نیز برای کاربرها فراهم میکند که نقش برنامه زمانی را برای اجرای قراردادهای هوشمند اتریوم دارد. این ماشین مجازی باعث ایجاد امنیت برای اجرای کدهایی میشود که به آنها اعتمادی ندارید و از طرفی تضمین میکند که این کدها با سایر کدهای سیستم تداخلی ایجاد نمیکند. ماشین مجازی بهطور کامل از شبکه اتریوم جدا است که آن را به ابزار کاملی برای تست و بهبود قراردادهای هوشمند تبدیل میکند. این بستر ارز دیجیتالی بهنام اتر (Ether) را نیز فراهم میکند.
چه کسی اتریوم را ایجاد کرده است؟
در اواخر سال ۲۰۱۳، ویتالیک بوترین ایده خود را در قالب مقاله سفید (نوعی گزارش معتبر یا راهنمایی برای کمک به خوانندگان است که بهمنظور درک یک مسئله، حل یک مشکل و یا اتخاذ یک تصمیم تدوین میگردد) ارائه کرد. او این مقاله را برای چند نفر از دوستانش فرستاد و آنها نیز برای بقیه ارسالش کردند. نتیجه این شد که ۳۰ نفر با ویتالیک در این مورد تماس گرفتند و در مورد ایدهاش با او صحبت کردند. او منتظر بود که کسی از ایدهاش انتقاد کند، اما این اتفاق رخ نداد.
این پروژه رسما در ژانویه ۲۰۱۴ معرفی شد. تیم اصلی پروژه اتریوم شامل ویتالیک بوترین، میاهی آلیسی، آنتونی دی لوریو، چارلز هوسکینسون، جو لوبین و گاوین وود بودند. بوترین در کنفرانس بیت کوین که در شهر میامی برگزار شد، اتریوم را به علاقهمندان معرفی کرد و چند ماه بعد تیم اتریوم پیشفروشی را برای اتر درنظر گرفت که توکن شبکه اتریوم است. هدف آنها جمعآوری سرمایه برای توسعه این سیستم بود.
آیا اتریوم یک ارز دیجیتال است؟
اتریوم یک بستر نرمافزاری است که میخواهد بهعنوان اینترنت و اپ استور غیرمتمرکز عمل کند. چنین سیستمی نیاز به ارزی دارد تا هزینه استفاده از منابع رایانهای برای اجرای اپلیکیشنها پرداخت شود. اینجاست که پای اتر بهمیان میآید.
اتر یک دارایی دیجیتال است و نیازمند طرف سومی برای پردازش پرداختها نیست. هر چند تنها بهعنوان یک ارز عمل نمیکند، بلکه نقش سوخت برای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز شبکه را نیز دارد. اگر کاربری بخواهد چیزی را در یکی از اپلیکیشنهای اتریوم تغییر دهد، باید برای انجام تغییر در شبکه، هزینه آن را پرداخت کند.
نرخ تراکنش بهصورت خودکار محاسبه میشود و براساس میزان سوخت موردنیاز برای تغییر محاسبه میشود. میزان سوخت موردنیاز نیز براساس قدرت رایانهای و مدت زمان انجام عملیاتی که برای تغییر موردنیاز است، محاسبه میشود.
تفاوت اتریوم با بیت کوین چیست؟
وقتی از جنبه ارز دیجیتال به موضوع نگاه میکنیم، شاید اتریوم و بیت کوین شباهتهایی داشته باشند، اما آنها ۲ پروژه با اهداف مختلف هستند. با اینکه بیت کوین تا حالا خود را بهعنوان یک ارز دیجیتال موفق نشان داده است، اما اتریوم بستری است با اهداف مختلف که ارز دیجیتال خود را نیز دارد که بخشی از اپلیکیشن قراردادهای هوشمند این شبکه است.
حتی وقتی ارزهای دیجیتال بیت کوین و اتر را با هم مقایسه میکنیم، تفاوتهای زیادی وجود دارد. بهعنوان مثال بیت کوین بهطور کلی ۲۱ میلیون ذخیره سکه دارد، اما میزان ذخیره اتر ایجادشدنی عملا بینهایت است. زمان ایجاد هر بلاک بیت کوین حدود ۱۰ دقیقه است، این زمان برای اتریوم حدود ۱۲ ثانیه است که نشان از زمان کمتر برای تأیید بلاکها دارد.
از طرفی استخراج بیت کوین نیازمند قدرت رایانهای و الکتریسیتهای زیادی است که تنها در مزارع صنعتی استخراج بیت کوین قابلدسترس است. اما الگوریتم اثبات کار اتریوم اجازه میدهد تا افراد عادی هم بتوانند دست به استخراج آن بزنند.
مهمترین تفاوت بین این دو، کدهای داخلی اتریوم است که براساس ماشین تورینگ کامل ایجاد شدهاند، یعنی هر چیزی میتواند در شبکه محاسبه شود تا زمانی که قدرت پردازشی و زمان موردنیاز موجود باشد. بیت کوین این قابلیت را ندارد. با اینکه این قابلیت باعث میشود که کاربران اتریوم از بینهایت امکان برخوردار باشند، اما این پیچیدگی میتواند مشکلات امنیتی ایجاد کند.
اتریوم چطور کار میکند؟
همانطور که قبلا اشاره شد، اتریوم از پروتکل بیت کوین یا همان بلاک چین استفاده میکند، اما آن را برای انجام کارهایی فراتر از تراکنشهای مالی تغییر داده است. تنها شباهت این دو بلاک چین در این است که تمام تاریخچه تراکنشها را ذخیره میکنند، اما بلاک چین اتریوم کارهایی بیشتری انجام میدهد.
جدا از تاریخچه تراکنشها، هر نود روی شبکه اتریوم باید آخرین تغییرات صورتگرفته، اطلاعات کنونی هر قرارداد هوشمند شبکه، باقیمانده حساب هر کاربر و محل و کد هر قرارداد هوشمند را دانلود کند.
میتوان بلاک چین اتریوم را بهعنوان یک ماشین حالات متناهی تراکنشها توصیف کرد. در علوم رایانه، منظور از ماشین حالات متناهی این است که چیزی میتواند یک سری از ورودیها را بخواند و براساس آن ورودیها به یک شرایط جدید گذار کند. وقتی تراکنشها اجرا شدند، ماشین به یک حالت دیگر گذار میکند.
هر حالت اتریوم حاوی میلیونها تراکنش است. این تراکنشها در گروههایی بهنام بلاک جمعآوری میشوند که هر بلاک به بلاک قبلی خود زنجیر میشود. اما قبل از اینکه تراکنش بتواند به دفتر کل اضافه شود، ابتدا باید تأیید شود که برای انجام این کار فرایندی بهنام استخراج یا ماینینگ باید صورت بگیرد.
استخراج فرایندی است که وقتی یک گروه از نودها از قدرت پردازشی خود برای تکمیل پروتکل اثبات کار استفاده میکنند که درواقع یک پازل ریاضی است. هر چقدر این قدرت پردازشی بیشتر باشد، پازل نیز زودتر حل میشود. پاسخ به این پازل همان اثبات کار است و تضمینکننده اعتبار بلاک خواهد بود.
ماینرهای زیادی در سراسر دنیا با هم رقابت میکنند تا بلاک جدید را ایجاد و تأیید کنند. هر زمان که این کار صورت بگیرد، یک توکن اتر هم ایجاد میشود و به ماینر پاداش داده میشود. ماینرها ستون فقرات شبکه اتریوم هستند؛ چراکه نهتنها تراکنشها و هر عملیاتی را تأیید میکنند، بلکه باعث ایجاد توکنهای جدید شبکه نیز میشوند.
از اتریوم میتوان چه استفادههایی کرد؟
اتریوم به توسعهدهندهها اجازه میدهد تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خود را ایجاد و راهاندازی کنند. هر سرویس متمرکزی میتواند با استفاده از اتریوم غیرمتمرکز شود. تنها چیزی که میتواند ساختن اپلیکیشنهای جدید را محدود کنند، خلاقیت سازنده اپلیکیشن است.
اپلیکیشنهای غیرمتمرکز این ظرفیت را دارند که رابطه بین شرکتها و کاربران را بهطور کلی تغییر دهند. این روزها سرویسهای زیادی وجود دارند که از دو طرف معامله فقط برای یک سپرده، نرخ تراکنش طلب میکنند. از طرف دیگر بلاک چین اتریوم، مشتریها را قادر میسازد تا مبدأ اصلی محصولات خریداریشده را ردیابی کنند. اجرای قراردادهای هوشمند اجازه انجام سریع و ایمن معاملات را بدون دخالت یک میانجی امکانپذیر میکند.
فناوری بلاک چین نهتنها پتانسیل این را دارد که سرویسهایی برپایه وب را بهطور کلی تغییر دهد، بلکه میتواند صنایعی را که سابقه طولانی دارند، بهطور کلی تغییر دهد. بهعنوان مثال، در صنعت بیمه عمر آمریکا حدود ۷ میلیارد دلار پول وجود دارد که میتواند به صورت شفاف و عادلانه از طریق بلاک چین دوباره توزیع شود. همچنین با اجرای قراردادهای هوشمند، مشتریها میتوانند در صورت رعایت شرایط قرارداد، بهصورت آنلاین درخواست بیمه خود را ثبت و آن را آنلاین پرداخت کنند.
بلاک چین اتریوم میتواند تواناییهای ذاتی خود مثل اعتماد، شفافیت، امنیت و عملکرد بهینه را به هر سرویس، کسبوکار و صنعتی بیاورد.
از اتریوم میتوان برای ایجاد سازمانهای غیرمتمرکز خودمختار (DAO) استفاده کرد که کاملا شفاف و مستقل از هر نوع دخالتی عمل میکنند. DAO بهوسیله کدهای برنامهنویسیشده و مجموعهای از قراردادهای هوشمند اداره میشود که روی بلاک چین ثبت شدهاند. DAO ایجاد شده است تا نیاز به فرد یا گروهی از افراد را برای کنترل از بین ببرد.
مالکیت DAO در اختیار افرادی است که توکنهای آن را خرید کردهاند. البته میزان توکنهای خریداریشده برابر با سهام مالکیت از DAO نیست. توکنها میزان مشارکت افراد در پروژه هستند که به آنها حق رأی میدهد.
مزایای اتریوم
بستر اتریوم حاوی تمام منافعی است که از بلاک چین متصور هستیم. این بستر در برابر هر نوع دخالت طرف سوم، مصون است. یعنی تمام اپلیکیشنهای غیر متمرکز و DAO که در سیستم قرار دارند، توسط هیچ کس کنترل نمیشوند.
هر پروژه بلاک چین براساس یک سری قوانین مورد توافق ایجاد شده است: یعنی تمام نودهای سیستم باید برای هر تغییری که صورت میگیرد، موافقت خود را ابراز کنند. این قابلیت، جلوی کلاهبرداری، فساد و دخالت بیرونی را میگیرد.
تمام این بستر غیر متمرکز است یعنی: هیچ نقطهای برای شکست وجود ندارد، همه اپلیکیشنها همیشه آنلاین هستند و خاموش نمیشوند. در ضمن ذات غیر متمرکز و امنیت رمزنگاری شده باعث شده تا شبکه اتریوم در برابر هر نوع حمله هکری محافظت شود.
معایب اتریوم
با اینکه قراردادهای هوشمند میخواهند شبکه را در برابر دخالت بیرونی محافظت کنند، مفید بودن آنها بستگی به افرادی دارد که کدهای آن را نوشتهاند. همیشه جای خطای انسانی وجود دارد و هر نوع خطایی در کدها میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. اگر چنین چیزی رخ دهد، هیچ راه مستقیمی برای جلوگیری هکر از حمله یا سوءاستفاده از اشتباه وجود ندارد. تنها راه مقابله این است که همه به توافق برسند و کدها را دوباره بنویسند. هر چند این برخلاف ماهیت بلاک چین است؛ چراکه قرار بود بلاک چین تغییرناپذیر و ایمن باشد.
در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۱۶ حملهای هکری به یک DAO صورت گرفت و بیش از ۳٫۶ میلیون توکن اتر به سرقت رفت. هکر از باگی بهنام «تماس مجدد» در کدها استفاده کرده و حساب DAO را به یک DAO دیگر که دارای ساختاری مشابه بود، منتقل کرده بود. از دست دادن سرمایه DAO تنها مشکلی نبود که پیش آمد. اعتماد کاربران به کل شبکه اتریوم هم در معرض خطر قرار گرفت و ارزش اتر از ۲۰ به ۱۳ دلار کاهش پیدا کرد.
منابع:
کوچک کردن
چند نمونه از بدترین اشتباهاتی که بزرگترین کمپانی ها در طول تاریخ انجام دادند رو اینجا میارم شاید به درد بخوره 1- Excite می توانست با کمتر از 1 میلیون دلار گوگل را خریداری کند. در سال 1999 ، Excite موتور جستجوی شماره 2 بود و گوگل بچه جدیدی بود که در این عرصه حضور داشت. لری پیج پیشنهاد داد كه گوگل راادامه مطلب ...
چند نمونه از بدترین اشتباهاتی که بزرگترین کمپانی ها در طول تاریخ انجام دادند رو اینجا میارم شاید به درد بخوره
۱- Excite می توانست با کمتر از ۱ میلیون دلار گوگل را خریداری کند.
در سال ۱۹۹۹ ، Excite موتور جستجوی شماره ۲ بود و گوگل بچه جدیدی بود که در این عرصه حضور داشت. لری پیج پیشنهاد داد که گوگل را به قیمت ۷۵۰،۰۰۰ دلار به Excite بفروشد (البته با این شرط که Excite جایگزین فناوری آنها با فناوری جستجوی Google می شود). ممکن است چندین دلیل برای چرایی انتخاب Excite وجود داشته باشد ، اما نتیجه نهایی مشخص است. سرانجام Excite توسط Ask.com خریداری شد که سهم کمتر از ۲ درصدی در بازار جستجو دارد. گوگل بیش از ۶۰ درصد از سهم بازار جستجوی ایالات متحده و سهم بسیار بیشتری از آن در سراسر جهان دارد. و گوگل بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار دارایی دارد ، بنابراین ارزش آن بیش از ۱۷۳۳۳۳ برابر آنچه Excite برای آن پرداخت می کرد ، است.
۲- دایملر-بنز ۲۰ میلیارد دلار از طریق کرایسلر ضرر کرد.
گرچه کرایسلر همیشه یکی از سه خودروساز بزرگ در ایالات متحده بوده است ، اما در برای حضور بین المللی مشکل داشت. دایملر-بنز (به عنوان مثال مرسدس) در اینجا فرصتی دید و با هزینه ۳۰.۷ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۸ با کرایسلر ادغام شد. این برنامه همانطور که برنامه ریزی شده بود ، عملی نشد. اگرچه به صورت مساوی این تقسیم صورت گرفته بود، فروش کرایسلر در سال ۲۰۰۶ کمتر از یک سوم درآمد شرکت ادغام شده را به خود اختصاص داد. در پایان ، دایملر-بنز تصمیم گرفت بدون کرایسلر می تواند وضعیت بهتری داشته باشد و ۸۰ درصد سهام خود را در سال ۲۰۰۷ با مبلغ ۷.۴ میلیارد دلار فروخت. این سفر ناخوشایند ادغام بیش از ۲۰ میلیارد دلار برای دایملر-بنز هزینه داشت.
۳- اولین دوربین دیجیتال برای شرکت کداک در سال ۱۹۷۷ است.
هر زمان که فناوری چشم انداز یک صنعت را تغییر می دهد ، برخی از مشاغل وجود دارد که سازگار می شوند و پیشرفت می کنند و برخی دیگر به کار قبلی ادامه می دهند تا اینکه خیلی دیر می شود. در سال ۱۹۷۷ حق ثبت اختراع یکی از اولین دوربین های دیجیتال (که از کاست مغناطیسی برای ذخیره تصاویر حدود ۱۰۰ کیلوبایت استفاده می کرد) را ثبت کرد. با این اینکه ، Kodak پول زیادی در بخش فیلم کسب کرد ، در آن زمان این فناوری را به عموم معرفی نکرد. کداک تمرکز خود را بر روی دوربین فیلم های سنتی ادامه داد حتی زمانی که مشخص بود بازار به سمت دیجیتال در حال حرکت است. هنگامی که سرانجام وارد بازار دیجیتال شد ، کداک با ضرر دوربین می فروخت و هنوز هم نمی توانست در برابر تولیدکنندگان دیگری که سالها دیجیتال تولید می کردند سود خوبی کسب کند.
۴-خرید مای اسپیس توسط News Corp
در جهانی که تحت سلطه رسانه های اجتماعی است ، عجیب است که مای اسپیس ، یکی از نوه های همه سایت های رسانه های اجتماعی ، به سختی در معرض خطر قرار می گیرد. صرف اینکه بگوییم توسط فیس بوک از دور خارج شده ، ساده سازی بیش از حد مسئله است ، زیرا بسیاری از شبکه های اجتماعی در حال حاضر با فیس بوک همزیستی دارند. در حالی که MySpace هنوز در حال رشد بود ، در سال ۲۰۰۵ ، News Corp آن را خرید و ۵۸۰ میلیون دلار برای این سایت رسانه های اجتماعی پرداخت. اما News Corp آن را بد مدیریت کرد. چند سال اول خوب بود و ارزش مای اسپیس در سال ۲۰۰۸ ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شد. سه سال بعد ، مای اسپیس به طرز چشمگیری افت کرد. MySpace نتوانست خود را با شرایط سازگار کند و با زمان تغییر کند به همین دلیل مردم از آن عبور کردند و رو به دیگر شبکه های اجتماعی آوردند. طبق برخی برآوردها ، در سال ۲۰۱۱ ، نیوز کورپ MySpace را فقط به قیمت ۳۵ میلیون دلار فروخت.
۵- Blockbuster پیشنهادات متعدد خرید Netflix را رد می کند.
اکنون شاید تصور آن برای برخی از افراد دشوار باشد ، اما زمانی وجود داشت که فروشگاه های اجاره ویدیو مانند Blockbuster Video بخشی از برنامه های آخر هفته شما بودند. سرویس های پخش آنلاین ویدئو مانند Netflix و سیستم های اجاره کوچک مبتنی بر کیوسک مانند Redbox مدل قدیمی کسب و کار اجاره ویدیو را از بین بردند. بلاک باستر دیر به مهمانی آمد ، حتی اگر از اوایل دعوت شده باشد. در سال ۲۰۰۰ ، نتفلیکس پیشنهاد کرد که از بخش آنلاین بلاک باستر برای آن استفاده کند و بلاک باستر می تواند قسمت داخلی آن را میزبانی کند (بنابراین نیازی به دی وی دی های پست شده ندارد). طبق مصاحبه ای با مدیر مالی سابق Netflix ، باری مک کارتی ، “آنها فقط بیرون از دفتر ما خندیدند.” بلاک باستر رو به افول کرد و نتفلیکس پیشرفت کرد. و از آنجا که نتفلیکس پشت نمایش هایی مانند House of Cards ، Orange is the New Black و Daredevil قرار دارد ، من استدلال می کنم که جهان بخاطر اشتباه Blockbuster مکان بهتری است.
۶-هزینه خطای ریاضی در دبیرستان ۱۲۵ میلیون دلار برای ناسا هزینه دارد.
اعشار و کسر باعث سردرد بسیاری از کودکان در مدرسه می شود ، و حتی یک بار، ذهن برخی از بزرگترین مغز های کشور را تکان دادند. در سال ۱۹۹۹ ، یک مدارگرد مریخ که لاکهید مارتین برای ناسا طراحی کرد ، به دلیل یک خطای ساده در مکانی که مهندسان لاکهید از واحد اندازه گیری انگلیسی (اینچ و مایل به جای سانتی متر و کیلومتر) استفاده می کردند ، در حالی که تیم ناسا از اندازه گیری متریک (سانتی متر و متر) استفاده می کردند ، در فضا گم شد. عدم تطابق منجر به شکل گیری اختلال در کاردستی ۱۲۵ میلیون دلاری و از بین رفتن کاوشگر شد. گرچه استفاده از اندازه گیری انگلیسی برای طراحی ناسا برای لاکهید غیرمعمول بود (از آنجا که ناسا سالهاست که شرط استفاده از معیارهای متریک را تعیین کرده است) ، اما هنوز هم موارد بسیاری وجود داشت که باید خطا گرفته می شد.
۷-Quaker با Snapple بیش از ۱ میلیارد دلار ضرر کرد.
هنوز نوشابه های اسنپل را می توانید در بیشتر فروشگاه ها پیدا کنید ، اما در دهه ۹۰ اسنپل مورد توجه خرده فروشان کوچک قرار گرفت. کوکر فکر کرد با خرید این شرکت و ورود محصول به فروشگاه های بیشتر ، می تواند میلیاردی سود کسب کند. Quaker ۱.۷میلیارد دلار برای Snapple پرداخت کرد ، اما برنامه های آن چیزی که انتظار می رفت جواب نداد. دیگر تولیدکنندگان نوشیدنی متوجه صعود اسنپل شده بودند (و مبلغی که کوکر حاضر بود برای آن بپردازد) و آنها در حالی که کوآکر بازار میوه فروشی در یک بطری را می چرخاند بیکار نخواهند ماند. با تولید شرکتهایی مانند کوکا کولا در سال ۱۹۹۴ Fruitopia و ایجاد SoBe در ۱۹۹۶ ، Snapple سودآوری مورد انتظار Quaker را پیدا نکرد. در پایان ، Quaker در سال ۱۹۹۷ اسنیپل را به قیمت ۳۰۰ میلیون دلار به Triac فروخت. سه سال بعد ، تریاک Snapple را به مبلغ ۱.۴۳ میلیارد دلار به Cadbury Schweppes فروخت (انصافاً ، کادبری بیش از اسنپل به دست آورد).

کوچک کردن