آیا با پیشرفت تکنولوژی زندگی انسان ها شادتر شده؟ قطعا که خیلی راحت تر از گذشته شده ولی آیا شادتر شده؟
رمز را فراموش کردید ؟ لطفا ایمیل را وارد کنید تا لینک تغییر پسورد به ایمیل شما ارسال شود
Please briefly explain why you feel this question should be reported.
لطفا به طور خلاصه توضیح دهید که چرا شما احساس می کنید این پاسخ باید گزارش شود.
Please briefly explain why you feel this user should be reported.
بهترین جا برای اشتراک ایده ها و کمک به دیگران برای انتشار بیشتر علم و دانش!!
ساخت یک حساب جدید
درنتیجه این پیشرفتها، انسانها به طور متوسط در معرض تعداد زیادی انسانهای دیگر قرار میگیرند. اما برخلاف گذشته که این ارتباطات به صورت رودررو بود، در جامعه امروز اکثر این ارتباطات از طریق صفحه تلویزیون، کامپیوتر یا تلفنهمراه صورت میگیرد. اهمیت روابط انسانی انسانها به طور ژنتیکی از روابط معنادارادامه مطلب ...
درنتیجه این پیشرفتها، انسانها به طور متوسط در معرض تعداد زیادی انسانهای دیگر قرار میگیرند. اما برخلاف گذشته که این ارتباطات به صورت رودررو بود، در جامعه امروز اکثر این ارتباطات از طریق صفحه تلویزیون، کامپیوتر یا تلفنهمراه صورت میگیرد.
اهمیت روابط انسانی
انسانها به طور ژنتیکی از روابط معنادار با انسانهای واقعی ارضا میشوند و درنتیجه از طریق این روابط فواید بسیاری به دست میآورند.
بعنوان مثال، نوزادانی که بیشتر بغل میشوند، با بالا رفتن سن، رشد عضلانی بهتری داشته و سالمتر از بچههایی خواهند بود که تماس فیزیکی کمی با آنها برقرار میشود.
نمونه دیگر را در کسانی میتوانیم ببینیم که دوستان زیادی دور و اطراف خود دارند. این افراد معمولاً شادتر و سالمتر هستند و بیشتر از افراد تنها عمر میکنند.
دلیل این فواید ذهنی و فیزیکی هرچه که باشد، واقعیت این است که رابطه انسانی واقعی چیزی است که موجب تکامل ما میشود و بدون آن بدن و زندگی ما کمکم رو به نابودی میرود.
نزدیکتر به هم اما دورتر
بااینکه تکنولوژی ارتباط جهانی را میسر کرده است اما به طور متناقضی روابط انسانی را کاهش داده است. نمونه خوب آن را میتوانیم در یک خانواده متوسط ببینیم.
درگذشته خانوادهها کنار هم مینشستند، شام میخوردند و حرف میزدند اما امروز معمولاً پشت تلویزیون مینشینند و بدون اینکه کلمهای با هم رد و بدل کنند، غذایشان را میخورند.
اگر هم حرف بزنند معمولاً درمورد چیز مهمی نیست چون هیچکس دلش نمیخواهد حواسش از برنامهای که مشغول تماشای آن است، پرت شود.
تازه این برای زمانی است که خوششانس باشید، در اکثر موارد همدیگر را با یک «هیس!» ساکت میکنند. خیلی از خانوادهها هم که اصلاً کنار هم نمینشینند، زیرا غذاهای فوری به این معنی است که میتوانند هر جا که باشند و هر زمانی که خواستند غذایشان را بخورند.
متاسفانه، این تنهایی خودخواسته فقط به زمان شام محدود نمیشود، زیرا بعد از شام هر کدام از اعضای خانواده به راه خود میرود.
معمولاً یا دوباره به سمت تلویزیون برمیگردند، یا سراغ اینترنت میروند، یا مشغول یک بازی کامپیوتری میشوند، به موسیقی گوش میدهند یا با تلفنهمراهشان مشغول میشوند.
نتیجه این حباب تکنولوژی این است که مردم ارتباط رودرروی کمتری پیدا کرده و ارتباطات آنها معمولاً غیرحضوری از طریق وسایلی مثل کامپیوتر و تلفن میشود.
خستگی زندگی مجازی
باوجود این واقعیت که تکنولوژی امروز به ما این امکان را میدهد که با آدمهای مختلف در سراسر جهان ارتباط برقرار کنید اما در واقعیت هر چه تعداد دوست هم که در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک داشته باشید، همه آنها به یک نتیجه میرسند؛ حبابی تکنولوژیکی که شما را از روابط انسانی واقعی جدا میکند.
وقتی از آدمهای دیگر جدا شوید، احساس تنهایی خواهید کرد زیرا این دوستان مجازی نمیتوانند به طور کافی نیازهای شما را در طولانی مدت برآورده کنند.
پیشرفت تکنولوژی اثرات زیادی در زندگی ما انسان ها گذاشته اما اینکه بگوییم لزوما شادتر شده ایم اشتباه است. به عنوان مثال کسی که 100 سال پیش زندگی می کرده از امکانات بسیار زیادی محروم بوده از جمله: حمام داخل خانه، امکانات پزشکی، وسایل حمل و نقل و ... که خب باعث راحت تر شدن زندگی انسان ها شده است. فرض کادامه مطلب ...
پیشرفت تکنولوژی اثرات زیادی در زندگی ما انسان ها گذاشته اما اینکه بگوییم لزوما شادتر شده ایم اشتباه است. به عنوان مثال کسی که ۱۰۰ سال پیش زندگی می کرده از امکانات بسیار زیادی محروم بوده از جمله: حمام داخل خانه، امکانات پزشکی، وسایل حمل و نقل و … که خب باعث راحت تر شدن زندگی انسان ها شده است.
فرض کنیم پادشاهی در ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پیش زندگی می کرده! او همه آنچه از امکانات در زمان خود را داشته. اگر بخواهیم مقایسه کنیم مثلا بهداشت خوب، وسایل حمل و نقل مناسب و … اما آیا می توانسته با هواپیما در عرض چند ساعت هزاران کیلومتر را طی کند؟ خیر
به همین دلیل است که انسان های متوسط امروزی شاید از پادشاهان ۲۰۰ سال پیش زندگی بهتری دارند. امکانات بهداشتی، تکنولوژی های کاربردی مثل اینترنت و .. باعث شده متوسط ترین انسان ها بتوانند زندگی راحت تری از پادشاهان گذشته داشته باشند.
حالا همه این موارد باعث شده که زندگی انسان ها به صورت کلی راحت تر باشد اما لزوما شاد تر نیستند. امروزه زندگی انسان ها به صورت ماشینی شده و با پیشرفت مسایل و علوم اقتصادی سران و قدرتمندان دنیا روش های پیچیده ای مثل تورم و .. را به وجود آورده اند که انسان ها با اینکه امکانات بیشتری دارند ولی باید زندگی ماشینی داشته باشند و کمتر شاد باشند.
کوچک کردنخیلی وقته به این موضوع فکر میکنم. همگی میدونیم که دانشمند هایی که شروع کننده یک جهش علمی بودن، هیچ کدوم قصد بد و ضرر زدن به آدم ها رو نداشتن. دقیقا همین مسأله توی دنیای تکنولوژی هم قابل حس کردن بوده. اما در دنیای جدیدی که شاید چند ده سال هم نیست عمر داره، دیگه حرفی از قصد بد بزنی مسخره است. الان هرادامه مطلب ...
خیلی وقته به این موضوع فکر میکنم. همگی میدونیم که دانشمند هایی که شروع کننده یک جهش علمی بودن، هیچ کدوم قصد بد و ضرر زدن به آدم ها رو نداشتن. دقیقا همین مسأله توی دنیای تکنولوژی هم قابل حس کردن بوده. اما در دنیای جدیدی که شاید چند ده سال هم نیست عمر داره، دیگه حرفی از قصد بد بزنی مسخره است. الان هر چیز جدیدی که تولید میشه فقط و فقط برای اینه که وقت ما رو مصرف کنه. به اصطلاح بازدید بگیره. چرا که محتوای به درد نخور انقدر تولید شده، که تولید کننده های محتوای خوب مجبورن از ترفند هایی استفاده کنن تا بتونن دیده بشن.
بذار بهتر توضیح بدم. قبلا هر روز ۲۴ ساعت بود. الانم هنوز ۲۴ ساعته.
اما قبلا برای زندگی خودمون و اون چیزی که بهش میگفتیم زندگی وقت زیادی داشتیم و اصلا اگر براش وقت مصرف میکردیم اسمش رو نمیذاشتیم وقت تلف کردن.
الان اما، ما دائم داریم در دنیای تکنولوژی زندگی میکنیم و اصلا وقت برای دنیای واقعی نداریم.
اما پیشرفت تکنولوژی مگه برای غیر از این بود که کارای زندگی ما رو سریع تر کنه؟ مگه غیر از این بود که بتونیم بیشتر وقت برای زندگی مصرف کنیم.
دعوای ما با زندگی وابسته به زمان همینه دیگه. ما میخوایم زمان رو کمتر هدر بدیم و بیشتر ازش بهره ببریم. اما چون زمان کمتر مصرف میشد یا حداقل اینجوری به نظر میومد راحت تر زندگی میکردیم و کمتر اذیت میشدیم. این مساله به ادم حس جا افتادن و عقب موندن میده.
البته راه و روش زندگی کردن خیلی از آدم های این دوره زمانی مربوط به نسل های قبلیه و هنوز با سرعت و مقدار مصرف زمان هماهنگ نشدن.
در کل میشه به این رسید که زمان سریع تر نمیگذره، در واقع کار هایی که ما باید انجام بدیم نسبت به نسل های گذشته تغییر کردن، ولی ما هنوز داریم به راه و روش نسل قبلی کار انجام میدیم، به همین دلیل نتیجه کارمون همیشه دیر تر از موعد دیده میشه و نتیجه مطلوبی نداره. یه جورایی میشه گفت بهتره خودمون رو بهروز رسانی کنیم.
کوچک کردنتکنولوژی از تخنهٔ یونانی به معنای هنر میآید. معادل فارسی فناوری (به اشتباه فنآوری، مگر این که فن را از خارج بیاوریم.) هم از فن که آن هم به معنای هنر است میآید. ما در طول تاریخ از تکنولوژی به عنوان خادم استفاده میکردیم و به حق که هدف تکنولوژی هم این است که خادم ما باشد؛ اما اکنون زمانه فرق کردهادامه مطلب ...
تکنولوژی از تخنهٔ یونانی به معنای هنر میآید. معادل فارسی فناوری (به اشتباه فنآوری، مگر این که فن را از خارج بیاوریم.) هم از فن که آن هم به معنای هنر است میآید. ما در طول تاریخ از تکنولوژی به عنوان خادم استفاده میکردیم و به حق که هدف تکنولوژی هم این است که خادم ما باشد؛ اما اکنون زمانه فرق کرده و صنعتی شدن افراطی، تکنولوژی را مخدوم ما کرده است. بیشتر نیروی بشر صرف این میشود که تکنولوژی را توسعه بدهد. آیا همین تکنولوژی به همین نسبت برای ما خوشبختی میآورد؟ پاسخ من به این سوال خیر است. دنیای صنعتی پر شده است از بیمعنایی، تنش، آسیب به محیط زیست، بیعدالتی و سیاهی که متهم ردیف اول و دوم آن تکنولوژی است. غولهای تکنولوژی نیروی کارشان را به بردگی میکشانند. محیط زیست را تخریب میکنند. و بیعدالتی میسازند. خود ما ذهنمان را تسلیم تکنولوژی کردهایم. باعث شرمساری است که کیفیت دید و بازدیدها و دلتنگیهای ما بازیچهٔ تکنولوژی شده و خیابانها پر شده است از زامبیهای گوشی به دست. در مذمت تکنولوژی فلافسهٔ بسیاری نوشتهاند و در این نوشته قصدم این نیست که همهٔ این نقدها را اثبات کنم؛ من فقط میخواهم در ذهن خوانندهام چراغِ سوالی روشن کنم.
میخواهید بگویید که تکنولوژی مثل چاقو کاربرد مثبت و منفی دارد و ما باید هوشیارانه از آن استفادهٔ مفید ببریم؟ با این دیدگاه مخالفم. این مسأله اثبات فلسفی دارد که کاربرد خوب و بد تکنولوژی همراه آن است. زمانی که چیزی مثل چاقو را به دست فرزندان آدم میدهیم، باید بدانیم که اینان موجودات کاملاً خوشذاتی نیستند و قطعاً با چاقویشان به جان بیچارهای میافتند. زمانی که شبکههای اجتماعی مورد استفاده میگیرند، طبیعتاً محلی برای جولان ترولها، اسپمرها، دروغگوها، کلاهبرداران و سیاستمداران فریبکار مهیا شده. این طور هم نیست که یک تکنولوژی فقط در یک زمینه منجر به تغییر میشود. مثلاً ابداع یک محصول فناورانه در زمینه تولید یک قطعه الکترونیکی میتواند در جایی دیگر انقلابی در تولید سیمان به پا کند و آن هم ممکن است در صنعت نظامی کاری کند که بعدتر صنعت خودروسازی را متحول کند. این اثر ماشه یا دومینو است.
تکنولوژی ذهن ما را میدزد (این مقاله) و برده و معتاد خودش میکند. فیسبوک (کل فیسبوک شامل اینستاگرام و واتساپ) و گوگل (آن هم شامل دهها سرویس دیگرش) اطلاعات ما را جمع میکند و حتی ما را بهتر از خودمان و اطرافیانمان میشناسند و معمولاً هم از این شناخت در جهت پولسازی و اهداف خبیث استفاده میکنند. رسانهها هم به کمک سیاستمداران مورد علاقهشان میشتابند و افکار مردم را به خوشگلی مهندسی میکنند. کافی است به نقش بیبیسی در زمان رضاشاه، محمدرضا شاه و مصدق توجه کنیم.
تکنولوژی به زودی مسئول بحرانهای زیادی خواهد بود. شاید مهمترین آنها، بحران محیط زیست باشد که همین حالا هم پایش روی خرخرهٔ سیاره و ساکنانش است. بهتر است از هر فناوری فقط در مواقع لزوم استفاده کنیم. آیا واقعاً کشور ما به اینترنت نسل پنجم نیاز دارد؟ آیا سیاستمداران ما هم مثل بقیهٔ کشورها منافع کوتاهمدتشان را به سلامت مردم ترجیح میدهند؟ پاسخ تقریباً روشن است.
این نوشته از مغز آشوبزده و نامنظم میآید. میدانم که با عجله و بدون فکر نوشته شده ولی اگر این حرفها شما را عصبانی میکند، گاردتان را پایین بیاورید و حرف منتقدان تکنولوژی را هم بشنوید. شاید آینده ماتریکس باشد. اصلاً بیایید حرف بزنیم.
کوچک کردن