در جنگ جهانی دوم ایران طرفدار کدام طرف بود؟
رمز را فراموش کردید ؟ لطفا ایمیل را وارد کنید تا لینک تغییر پسورد به ایمیل شما ارسال شود
Please briefly explain why you feel this question should be reported.
لطفا به طور خلاصه توضیح دهید که چرا شما احساس می کنید این پاسخ باید گزارش شود.
Please briefly explain why you feel this user should be reported.
بهترین جا برای اشتراک ایده ها و کمک به دیگران برای انتشار بیشتر علم و دانش!!
ساخت یک حساب جدید
پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ (۱ سپتامبر ۱۹۳۹)، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری شوروی با آلمان این بیطرفی ناپایدار بود. ارتش متفقین به بهانهٔ حضور کارشناسان آلمانی در ایران این کشور را اشغال کرد. به دنبال اتحاد بریتانیا و شوروادامه مطلب ...
پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ (۱ سپتامبر ۱۹۳۹)، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری شوروی با آلمان این بیطرفی ناپایدار بود. ارتش متفقین به بهانهٔ حضور کارشناسان آلمانی در ایران این کشور را اشغال کرد.
به دنبال اتحاد بریتانیا و شوروی پس از حمله آلمان نازی به شوروی و نیاز روسیهٔ شوروی به فرستادن کمکهای آمریکا و بریتانیا به جبهههای نبرد در شوروی، متفقین تصمیم گرفتند از دالان پارسی (به انگلیسی: The Persian Corridor) نیز استفاده شود و به موجب آن نیروهای متفقین در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ به ایران حمله کرده و این کشور را به اشغال خود درآوردند.
در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ابتدا نیروهای شوروی از شمال و شرق از زمین و هوا به ایران حملهور شدند و سپس نیروهای بریتانیایی نیز از جنوب و غرب حمله کردند و شهرهای سر راه را یکبهیک به سرعت اشغال کردند و هر دو به سمت تهران حرکت کردند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه با فشار متفقین به خصوص بریتانیا سریعاً استعفاء داد و سپس با گذشتِ مدتها کشمکش بینِ روسها با دیگر کشورهایِ متفقین بالاخره بر سر نوع حکومت جدید ایران و انتقال سلطنت به پسرش (محمدرضا) که ولیعهد پیشین نیز بود، به توافق رسیدند.
پس از اشغال، راهآهن سراسری ایران برای انتقال کمکهای نظامی از جنوب ایران به پشت جبههٔ شوروی، بر اساس قانون وام و اجاره مورد استفاده قرار گرفت.
ایران که در آغاز جنگ، بیطرفی خود را اعلام کرده بود اما نهایتاً در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان اعلان جنگ داد. به پشتوانهٔ همین اعلان جنگ ایران میتوانست پس از پایان جنگ به اعلامیهٔ ملل متحد بپیوندد و همچنین در کنفرانسهای صلح پس از جنگ شرکت کند.
پس از جنگ ارتش بریتانیا، طبق توافق با دولت ایران، ایران را ترک کرد؛ ولی نیروهای نظامی ارتش سرخ شوروی همچنان در ایران ماندند و از اجرای توافق امتناع کردند؛ و این موضوع به تشکیل دو حکومت خودمختار و کوتاهمدت جمهوری مهاباد و حکومت خودمختار آذربایجان انجامید که هر دو حکومت با حمایت شوروی و با هدفِ تجزیه ایران پایهگذاری و مستقر شدند.
حمله ارتشِ شوروی به ایران در کشاکش درگیریهای جنگ جهانی دوم، حاصل یکی دیگر از تبانیهای تاریخی این کشور، به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود، در موارد دیگر، در سده نوزدهم و در پایان جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار، تبانی روسیه با دیگر کشورها علیه ناپلئون در اروپا، سبب بسته شدن پیمانهای گلستان و ترکمنچای و تحمیل آنها بر ایران شد. در موردی دیگر نیز، اوایل قرن بیستم میلادی، پیمانهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ سبب ایجادِ حوزهٔ نفوذِ روسیه و زمینهساز حضور نظامی آنان در ایران شد و در جنگ دوم جهانی نیز بهانهٔ حضور کارشناسان آلمانی در ایران اشغال ایران توسط روسیهٔ شوروی را در پی داشت.
منبع: ویکی پدیا
کوچک کردنمجید تفرشی، مورخ ساکن لندن میگوید که مسنوفیالممالک بعد از یک دوره نزدیک به سه ماه مشورت و رایزنی، به این نتیجه می رسد که بهتر است ایران در جنگ، بیطرف بماند و در تاریخ ۱۰ آبان سال ۱۲۹۳، فرمان بیطرفی ایران را به امضای احمد شاه میرساند و ایران رسما اعلام بیطرفی میکند. اعلام بیطرفی ایران در جنگادامه مطلب ...
مجید تفرشی، مورخ ساکن لندن میگوید که مسنوفیالممالک بعد از یک دوره نزدیک به سه ماه مشورت و رایزنی، به این نتیجه می رسد که بهتر است ایران در جنگ، بیطرف بماند و در تاریخ ۱۰ آبان سال ۱۲۹۳، فرمان بیطرفی ایران را به امضای احمد شاه میرساند و ایران رسما اعلام بیطرفی میکند.
اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، یکی از تصمیمات کلیدی بود که رجال سیاسی ایران در آن زمان اتخاذ کردند.
این تصمیم موجب شد تا ایران به شکل رسمی در جنگ مشارکت نکند و به همین دلیل در پایان جنگ نیز، قدرتهای جهان، در زمان تصمیمگیریهای کلیدی، ایران را به کلی نادیده گرفتند. هر چند که حتی متحدان بریتانیاییها در خاورمیانه نیز در نهایت و در پایان جنگ، به رغم پیروزی متفقین (Triple Entente)، امتیازاتی را که بهشان وعده داده شده بود، به دست نیاوردند، اما بهرحال ایرانیها برخلاف دیگر بازیگران خاورمیانه یعنی ترکهای عثمانی و اعراب استقلالطلب، تصمیم گرفتند که از بیرون ناظر میدان جنگ باشند.
چرا ایران اعلام بیطرفی کرد؟
غلامرضا وطندوست، استاد تاریخ در پاسخ به این سئوال میگوید: «اختلاف بین کشورهای اروپایی، چه ارتباطی به ایران داشت؟ ما آن زمان مشکلات خودمان را داشتیم. نه ارتش درست و حسابی داشتیم و نه توانایی [درگیر شدن در جنگ را] داشتیم و نه سودی برای ما داشت. وزارت امور خارجه ما در همان ابتدای جنگ تمام مدارک مبتنی بر بیطرفی ایران را جمع میکند و به شکل یک کتاب منتشر میکند. این بیطرفی خیلی تصمیم درستی بود. دو کشور روس و انگلیس از نظر ایرانیان و دولتمردان، دشمنان ایران بودند. اگر طرف آلمان را هم میگرفتند که بیشتر خرد میشدند چون توان جنگیدن با روس و انگلیس را نداشتند.»
رکسان فرمانفرمائیان، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کمبریج نیز معتقد است که ایران چارهای جز اعلام بیطرفی نداشت.
او میگوید: «من فکر میکنم ایران گزینه دیگری نداشت. اول اینکه این جنگ، جنگ ایران نبود. همزمان چندین کشور دیگر در تلاش بودند تا بر سرزمینهای ایران، اعمال قدرت بکنند. ضمن اینکه کسانی در داخل کشور نیز بودند که از آلمان حمایت میکردند و شاه قاجار هم در این زمان به شدت ضعیف بود. نیروی نظامی قدرتمند هم وجود نداشت. حتی در مجلس هم به شدت بین مشروطهطلبان و محافظهکاران اختلاف نظر وجود داشت.»
دشمنی با روس و انگلیس
اما به رغم این اعلام بیطرفی، نارضایتی برخی رجال سیاسی سرشناس ایران از روسیه و بریتانیا، بر کسی پوشیده نبود. در آن سالها نه تنها جزئیات زد و بندهای پشت پرده قرارداد ۱۹۰۷ فاش شده بود، بلکه اصولا برخی دخالتهای این دو قدرت را در امور داخلی ایران، دخالتهایی مخرب میدانستند و مواردی مانند آنچه بر سر پروژه اصلاحات اقتصادی مورگان شوستر آمد، بر آتش مخالفت با روسیه و برتانیا میدمید.
غلامرضا وطندوست از جمله کارشناسانی است که معتقد است این نارضایتی موجب شده بود تا گروه بزرگی از رجال ایران به رغم اعلام بیطرفی دولت، طرفدار امپراتوری آلمان باشند.
این استاد دانشگاه آمریکایی کویت میگوید: «از آنجا که آلمان اذیت و آزاری برای ایران ایجاد نکرده بود عدهای طرفدار آلمان شده بودند. ضمن اینکه شعار آلمان هم این بود که استعمار ایران پایان یابد. همین شعار هم برای ایرانیان خیلی دلچسب بود. البته دولتمردان ما این شعور و زرنگی را داشتند که تشخیص بدهند این شعار نمیتواند عملی بشود، چون در توان ایران نیست که با دو ابرقدرت سرشاخ بشود. عثمانی هم شعار دفاع از مسلمانان را سر میداد که آن هم برای ایرانیان مسلمان و شیعه، دلچسب بود.»
کوچک کردن