چرا با شنیدن موسیقی تحت تاثیر قرار میگیریم؟
رمز را فراموش کردید ؟ لطفا ایمیل را وارد کنید تا لینک تغییر پسورد به ایمیل شما ارسال شود
Please briefly explain why you feel this question should be reported.
لطفا به طور خلاصه توضیح دهید که چرا شما احساس می کنید این پاسخ باید گزارش شود.
Please briefly explain why you feel this user should be reported.
بهترین جا برای اشتراک ایده ها و کمک به دیگران برای انتشار بیشتر علم و دانش!!
ساخت یک حساب جدید
خب، برای همه ما پیش آمده است که هنگام مواجهه با استرس، یک موقعیت خطرناک یا سرما، مو بر تنمان راست شده باشد. در این طور مواقع، قسمتی از مغز ما به نام آمیگدال، سیگنالهایی به هیپوتالاموس میفرستد، هورمونهای استرسی اپینفرین و نوراپینفرین ترشح میشوند، همزمان با افزایش ضربان قلب، این هورمونها باعث مادامه مطلب ...
خب، برای همه ما پیش آمده است که هنگام مواجهه با استرس، یک موقعیت خطرناک یا سرما، مو بر تنمان راست شده باشد.
در این طور مواقع، قسمتی از مغز ما به نام آمیگدال، سیگنالهایی به هیپوتالاموس میفرستد، هورمونهای استرسی اپینفرین و نوراپینفرین ترشح میشوند، همزمان با افزایش ضربان قلب، این هورمونها باعث میشوند که ماهیچههای خیلی کوچک کنار فولیکول موها، منقبض بشوند موها راست بشوند و در بدن احساسی شبیه مور مور شدن پیدا کنیم. در این حالت پوست، شبیه پوست مرغ پرکنده میشود.
اما هنگام گوش کردن به موسیقی یا فیلم یا خواندن کتاب هم ممکن است، حالتی تقریبا مشابه برای ما رخ بدهد.
حتما برای شما پیش آمده است که وقتی یک موسیقی دلخواه را گوشی میکنید، هنگامی که به یک سکانس تأثیرگذار فیلم میرسید یا یک پاراگراف هیجانانگیز را میخوانید، تحت تأثیر قرار میگیرد و مو بر تنتان راست میشود.
از منظر شناختی، این حالت قابل بررسی است. کلا ما موسیقی و فیلم و خواندنی دلخواه، زیاد داریم، اما فقط گاهی دچار این احساسات میشویم و نه همیشه. گویی باید یک حالت آمادگی خاص پیدا کنیم و ذهنمان برای پذیرش این تجارب، «باز» بشود و بعد با طی یک مراحل مقدماتی، حس کنیم به نقطه اوج نزدیک شدهایم.
به عبارت دیگر، ما رفته رفته به جایی میرسیم که پیشبینی میکنیم به نقطه اوج اثر نزدیک شدهایم.
در هنگام گوش کردن به موسیقی این حالت، هنگام تغییر ناگهانی صدا و لحن اجرای ترانههای ایجاد میشود.
جالب است بدانید که همه این قابلیت رسیدن به اوجهای یا ار..گا..سمهای معنوی را ندارند. حتما برایتان پیش آمده که وقتی به یک لحظه ناب موسیقیایی یا سینمایی رسیدهاید، اطرافیانی بودهاند که با بی خیالی محض در کنارتان ایستاده باشند و خودمانیم، در این طور مواقع، چقدر حس میکنیم که به شعورمان توهین میشود!
خب، راستاش را بخواهید، شرایط خاصی باید مهیا شود که فرد واجد چنین حساسیت و آستانه تحریکی بشود:
۱- تجارب و دانش قبلی و شعوری که باید موجود باشد
۲- ویژگیهای فطری
۳- شرایط و حال و هوای خاص فرد در آن روز
در زبان فرانسوی اصطلاحی به نام frisson برای این امر وجود دارد. مطالعات نشان دادهاند که دو سوم افراد، این حالت را تجربه میکنند و یک سوم افراد از آن بیبهره میمانند.
به تازگی دکتر یک استاد روانشناسی اجتماعی، به نام دکتر Amani El-Alayli در این زمینه تحقیقی انجام داده است. او برای این کار سوژههای آزمایش را به آزمایشگاهی برد و با اندازهگیری میزان مقاومت الکتریکی پوست، در هنگام برانگیختگی احساسی کار خود را پیش برد.
این محقق، برای آنها قطعاتی منتخب از باخ، شوپن، ونجلیس، هانس زیمر و گروه Air Supply را پخش کرد.
در همه این قطعات، لحظاتی چرخش موسیقایی وجود داشت. از سوژهها خواسته شد که با فشردن یک دکمه کوچک میزان حس برانگیختگی پوستی خود را ابراز کنند.
دست آخر مشخص شد که شخصیت سوژهها در میزان برانگیختگی پوستیشان خیلی تأثیر دارد، آنهایی که ویژگی موسوم به باز بودن برای تجارب را دارند یا اصطلاحا تجربهاندوز Openness to experience هستند، به میزان بسیار بیشتری دچار این احساسات میشوند.
خب، نمیدانم که آیا شما هم جزو آن دستهای هستید که هنگام گوش کردن به موسیقی و ترانههای احساسبرانگیز، کلیپهای ویدئوی ذهنی به صورت همزمان درست میکنید یا نه، این خیالبافی یا daydreaming را هر کسی ندارد.
نتایج این پوهش در مجله روانشناسی موسیقی، چاپ شده است.
انسانهای بدوی، زمانی برای محافظت خود از سرما، در یک مکانیسم حفاظتی، مو بر تنشان راست میشد، اما بعدا با استفاده از لباس، دیگر این مکانیسم، عملا مفید نبود و در انسانهای خردمند، به شکل دیگری تکامل یافته است.
در یک تحقیق دیگر مشخص شده است که اگر به فردی نالوکسان که پادذهر مواد مخدر است، تزریق کنیم، این شخص تا زمان باقی ماندن اثر نالوکسان دچار Frisson نمیشود که نشانی از این امر است که مواد مخدر دورنزاد، یعنی ترشح شده از خود مغز، در اینجاد این تجربه، مؤثر هستند.
در پایان جالب است بدانید که همین کلیدواژه Frisson در اینترنت شما را به جاهای جالبی میرساند، مثلا این صفحه ردیت که در آن کاربران، سعی کردهاند موسیقیها و سکانسها و عکسهایی که در آن حالتی شبیه Frisson ایجاد میکند، به اشتراک بگذارند. یا صفحاتی مثل این.
و البته بسیار نیکوست که در یوتیوب هم همین واژه را جستجو کنید تا با کلی موسیقی جدید و خوب آشنا شوید.
منبع
کوچک کردنگوش دادن به موسیقی هم مانند هر فعالیت دیگری میتواند فواید و مضرات مختلفی داشته باشد. شاید برای بسیاری از ما، حدس زدن مضرات گوش دادن به موسیقی چندان دشوار نباشد: گوش دادن با هدفون با صدای بلند میتواند به گوش آسیب برساند. گوش دادن به موسیقی در ماشین ممکن است باعث شود که صدای بوق یا علائم اخطاری وسایادامه مطلب ...
گوش دادن به موسیقی هم مانند هر فعالیت دیگری میتواند فواید و مضرات مختلفی داشته باشد. شاید برای بسیاری از ما، حدس زدن مضرات گوش دادن به موسیقی چندان دشوار نباشد: گوش دادن با هدفون با صدای بلند میتواند به گوش آسیب برساند. گوش دادن به موسیقی در ماشین ممکن است باعث شود که صدای بوق یا علائم اخطاری وسایل نقلیه دیگر را نشنویم.
حتی کسانی که خیلی به موسیقی علاقهای ندارند، با مقایسه بین کسانی که موسیقی گوش میدهند و کتاب نمیخوانند و کسانی که کتاب میخوانند و موسیقی گوش نمیدهند، به نتیجه رسیدهاند که گوش دادن موسیقی میتواند موجب افسردگی هم بشود!
اما از این حرفها که بگذریم، فواید زیادی هم برای گوش دادن به موسیقی گزارش شده است که تصمیم داریم در اینجا به برخی از آنها بپردازیم:
تحقیقات نشان میدهد اگر انتخاب موسیقی به درستی انجام شود، میتواند بر میزان دردی که تحمل میکنیم، میزان اضطراب ما و پاسخهای سیستم فیزیولوژیک بدن، تاثیرگذار باشند.
اگر چه به صورت قطعی در مورد مکانیزم تاثیر موسیقی در افزایش استقامت در ورزش (و خصوصاً دویدن و استفاده از تردمیل) اظهارنظر نشده است، اما بر اساس تحقیقات گزارش شده، در اصل این مسئله که موسیقی – درصورتی که ریتم آن همسان با سرعت دویدن باشد – میتواند استقامت ما را افزایش دهد، تردیدی وجود ندارد.
گزارش منتشر شده پس از سمپوزیوم مرکز تحقیقات موسیقی استنفورد هم، در زمینهی اثر مثبت موسیقی حاوی نکات جالبی است:
از جمله تحقیقات جالب دیگر در مورد اثرات گوش دادن به موسیقی، بررسی تاثیر موسیقی بر سیستم Cognitive (شناختی) مغز است:

کوچک کردنموسیقی، زبانی مشترک بین ما و نیاکانمان در سرتاسر دنیاست. ابزاری که میتواند باعث افزایش تمرکز، الهام گرفتن، افزایش بهره وری یا رویاپردازی شود. ما اغلب از موسیقی برای به اشتراک گذاشتن عشق و احساس خود با خانواده و دوستان استفاده میکنیم. همچنین موسیقی میتواند ابزاری برای برقراری ارتباط با افراد در هرادامه مطلب ...
موسیقی، زبانی مشترک بین ما و نیاکانمان در سرتاسر دنیاست. ابزاری که میتواند باعث افزایش تمرکز، الهام گرفتن، افزایش بهره وری یا رویاپردازی شود. ما اغلب از موسیقی برای به اشتراک گذاشتن عشق و احساس خود با خانواده و دوستان استفاده میکنیم. همچنین موسیقی میتواند ابزاری برای برقراری ارتباط با افراد در هر حالت عاطفی از جمله خشم باشد.
هر فرهنگی که در تاریخ بشریت ثبت شده، به نوعی موسیقی را در زندگی خود گنجانیده است. حتی قبایل جدا شده از سایر فرهنگهای جهان نیز از موسیقی به عنوان راهی برای پذیرش معنویت، جشن گرفتن وقایع زندگی یا ایجاد آداب و رسوم استفاده میکردند. از آنجایی که بشر به مدت بیش از ۵۵۰۰۰ سال در معرض موسیقی قرار گرفته، مغز انسان به شکلی تکامل یافته است که فرکانسهای صوتی تاثیرات خاصی در زندگی او ایجاد میکند. تاثیر موسیقی بر مغز و بدن ما بی شمار است. آیا میخواهید از تأثیرات مثبتی که موسیقی بر زندگی روزمره شما میگذارد، آگاه شوید؟
روشهای تاثیر موسیقی بر مغز
موسیقی به شیوههای متنوع و متعددی بر مغز و بدن تأثیر میگذارد. هنگام گوش دادن موسیقی ممکن است احساس کنید که پاهایتان شروع به ضربه زدن میکند یا انگشتان دستتان روی میز ضرب میگیرد. گاهی اوقات گردن، سر و شانههای تان با ریتم هماهنگ میشود. همانگونه که موسیقی بدن شما را به حرکت در میآورد، مغز شما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
۱. موسیقی و بهبود حافظه
موسیقی توانایی بی نظیری در تقویت مکانیسمهای حافظه در مغز دارد. بدین ترتیب کمک میکند تا خاطرات دوران کودکی را به خاطر بیاورید و با احساستان در آن لحظه مرتبط شوید.
این خاصیت موسیقی است که موجب میشود، هر وقت آهنگ خاصی را میشنوید به یاد خاطره و احساس مرتبط با آن بیافتید.
خاطره شما ممکن است همراه با آهنگی باشد که از رادیو یا تلویزیون شنیده اید یا شعری که والدین تان در کودکی برایتان میخوانده اند. هنگامی که آن آهنگ را میشنوید، خاطره آن لحظه با جزئیاتی واضح و شفاف برایتان مرور میشود.
تاثیر موسیقی بر مغز به اندازهای است که میتواند زوال عقل و مشکلات ناشی از آلزایمر را به تاخیر بیاندازد. بیماران مبتلا به الزایمر، حتی در شدیدترین حالت بیماری، میتوانند آوازهایی را که در جوانی آموخته اند، زمزمه کنند. آهنگهایی که به اتفاق خاصی در زندگی آنها گره خورده یا لحظات عاشقانهای با آن داشته اند.
این ویژگی موسیقی به درمان افراد مبتلا به فراموشی، الزایمر و دیگر مشکلات مغزی کمک میکند.
شما می توانید با علائم آلزایمر زودرس نیز آشنا شوید.
۲. تاثیر موسیقی بر بهبود تمرکز
آیا میدانید وقتی آهنگ مورد علاقه تان پخش میشود، در مغزتان چه اتفاقی میافتد؟
هنگامی که شما بر جزییات آهنگی تمرکز میکنید و احساساتتان با آن مرتبط میشود، نوعی دید تونلی اتفاق میافتد. این نوع خاص از تمرکز به این دلیل اتفاق میافتد که موسیقی از معدود محرکهایی است که به جای بخشی از مغز، تمامی آن را درگیر میکند.
بدین منظور میتوانید به روشهای گوناگونی از این مزیت موسیقی بهرهمند شوید.
۳. موسیقی و افزایش خلاقیت
موسیقی خلاقیت افراد را افزایش میدهد. راوی مهتا، استاد مدیریت بازرگانی در دانشگاه ایلینویز، خاطرنشان میکند که سر و صدای محیط در حدود ۷۰ دسی بل عملکرد افراد را در انجام کارهای خلاقانه ارتقا میدهد.
این پژوهش که در نشریه علمی Journal of Consumer Research به چاپ رسیده، نشان میدهد که پخش موسیقی، شانس خرید محصول جدید توسط مشتری را افزایش میدهد.
نکته: بایستی خاطر نشان کرد که نگه داشتن سطح صدای محیط در حد ۷۰ دسی بل ضروری است. زیرا پژوهشگران دریافته اند که افزایش صدای موسیقی بیش از ۷۰ دسی بل، باعث افزایش سطح حواس پرتی در افراد میشود.
در نتیجه به جای کار در یک اتاق کاملا ساکت و بی صدا، سعی کنید در یک اتاق با موسیقی آرام پس زمینه کار کنید.
موسیقی با فعال کردن بخشهایی از مغز که به شیوههای انتزاعی فکر میکنند، موجب آشکار شدن ایدههای خلاقانه میشود. تاثیر موسیقی بر یادگیری نیز غیر قابل انکار است.
۴. موسیقی و افزایش ضریب هوشی
مطالعات نشان داده است کودکانی که مرتبا به موسیقی گوش میدهند یا آلات موسیقی مینوازند، ضریب هوش کلامی (verbal IQ) بسیار بالاتری نسبت به سایر کودکان در همان سن که در معرض موسیقی قرار نگرفته اند، دارند.
دکتر سیلوین مورنو با قرار دادن دانش آموزان در کلاسی که موسیقی در آن پخش میشد، به مدت ۲۰ روز، دریافت که ۹۰ ٪ از کودکان پس از قرار گرفتن در معرض موسیقی، دچار تغییراتی فیزیکی در مغز میشوند که امکان انتقال سریع اطلاعات شناختی را فراهم میکند.
در مطالعهای که توسط دانشگاه یورک انجام شد، کودکان بین ۴ تا ۶ سال در یک برنامه آموزشی مبتنی بر رایانه با طرحهای متحرک و کارتونهای رنگارنگ شرکت کردند. برای یک گروه از کودکان در طول برنامه موسیقی پخش شد، و برای گروه دیگر این طور نبود. هر گروه به مدت ۴ هفته، دو جلسه ۱ ساعته در کلاس حضور داشتند.
کودکانی که در معرض موسیقی قرار گرفته بودند، در تستهای ضریب هوشی کلامی شامل یادآوری کلمات، تجزیه و تحلیل اطلاعات و استدلال مبتنی بر گفتار، نمره بالاتری کسب کردند.
پژوهش ها نشان داده است که موسیقی کلاسیک بیشترین تاثیر را روی هوش فضایی کودکان دارد که در مطلب تاثیر موسیقی بر نوزادان و کودکان خردسال به طور کامل به این موضوع پرداخته شده است.
۵. موسیقی و بهبود قابلیت مواجهه با اتفاقات
موسیقی به جهان بینی افراد شکل میدهد، بدین ترتیب آگاهی فرد را از جهات مختلف تغییر میدهد.
از سال ۱۹۹۲، مطالعات بسیاری انجام شده که نشان میدهد وقتی موسیقی در سالنهای انتظار پخش میشود، زمان برای افراد سریعتر سپری میشود. به همین دلیل در صفهای پرداخت فروشگاهها و اتاق انتظار پزشکان موسیقی پخش میشود تا قضاوت افراد از زمان سپری شده را تغییر دهد.
شنیدن موسیقی احساسی فرازمانی به فرد میدهد که بر احساسات و ادراکات شخصی استوار است.
به نظر میرسد ملودیهایی که ریتم تند دارند، احساس سریع گذشتن زمان و آهنگهای آهسته احساس کند گذشتن زمان را القا میکنند.
موسیقی حتی نحوه قضاوت افراد از زمانی که درگیر انجام کار یا فعالیتی جمعی بوده اند را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
۶. موسیقی و کنترل درد
موسیقی چگونگی درک محرکهای جسمی در هنگام تجربه درد و ناراحتی را تغییر میدهد. موسیقی به قدری قدرتمند است که در هنگام بروز جراحات، امکان کنترل شدت درد را به افراد میدهد. این قابلیت موسیقی در تمام سطوح درد کارایی دارد.
حتی بیماران بستری در بیمارستان که واپسین لحظات زندگی شان را میگذرانند، هنگام پخش موسیقی در محیط، احساس درد کمتری را تجربه میکنند.
موسیقی به ما امکان میدهد تا وقتی مغز در هر سطحی با درد روبرو میشود، فاصله بین واقعیتها ایجاد کند. برای افزایش این خاصیت، میتوانید هر روز علاوه بر گوش دادن به موسیقی، آلات موسیقی را نیز بنوازید.
۱۱ مطالعه در این مورد انجام شده که نشان میدهد موسیقی تأثیر مثبتی بر راحتی جسمی، افزایش انرژی و کاهش خستگی و اضطراب دارد.
اگر احساس میکنید آهنگ مورد علاقه تان در ذهنتان تکرار میشود، این مغز شماست که به شما میگوید که در آن لحظه نیاز به شنیدن موسیقی دارید تا ابزاری برای بهبود و التیام درد باشد.
۷. موسیقی و رشد شخصی
یکی از جالبترین تاثیرات موسیقی بر مغز، این است که انتخاب آهنگهای مورد علاقه به شخصیت افراد شکل میدهد. موسیقی به هریک از ما کمک میکند تا شخصیتی را که در آن روز داریم، تعریف کنیم.
چندین آزمایش و پروژه مطالعاتی که به بررسی تاثیر موسیقی بر رشد جوانان پرداخته اند، نشان میدهند که انتخاب آهنگهای خاصی از سوی هر یک افراد، ارتباط مستقیمی با ویژگی شخصیتی آنها دارد. به عنوان مثال
براساس تمایلات افراد به انواع موسیقی، گرایشهای اجتماعی و فرهنگ طرفدارای از ژانرهای مختلف موسیقی شکل میگیرد. بدین ترتیب نحوه برخورد و تعامل هر فرد با دنیای اطراف خود بازتعریف میشود.
۸. موسیقی و افزایش بهره وری شخصی
یکی دیگر از راههای تاثیر موسیقی بر مغز این است که موسیقی میتواند در شرایط خاصی موجب افزایش و بهبود بهره وری شود.
تحقیقات در مورد تاثیر موسیقی بر مغز سالهاست که ادامه دارد و نتایج این پژوهشها نشان داده است که موسیقی گیرندههای مغز که با سایر اندامهای بدن ارتباط برقرار میکند را تحریک میکند و بدین ترتیب موجب افزایش بهره وری میشود.
مطالعات همچنین نشان داده اند که گوش دادن به موسیقی مورد علاقه فرد، موجب تحریک ترشح آدرنالین و هورمونهای دیگر میشود، که باعث افزایش تمرکز ذهنی و سطح انرژی بدن میشود.
برای نمونه یک ورزشکار را در باشگاه در نظر بگیرید. وقتی آهنگ مورد علاقه اش را با صدای بلند میشنود، مغز او به سرعت آن را تشخیص داده و غدد فوق کلیوی تحریک میشوند تا هورمون های مطلوب را ترشح کنند. آدرنالین ترشح شده در اثر تحریک غده ها، موجب شفافیت ذهنی، افزایش انرژی و بهبود تمرکز میشود. در نتیجه سطح بهره وری فرد بطور چشمگیری افزایش مییابد.
از این رو پس از یک جلسه کاری چالش برانگیز که احساس خستگی یا بی حالی دارید، انجام تمرینات ورزشی همراه با موسیقی شما را بانشاطتر میکند.
برخی از افراد، بعد از گوش دادن به موسیقی، احساس میکنند قویتر شده اند. موسیقی این امکان را فراهم میکند که در ملودی غرق شوید و تجربهای لذت بخش داشته باشید.
این مزیت موسیقی، در هر نوع فعالیت بدنی اعم از کارهای خانگی تا تمرینات ورزشی کاربرد دارد.
۹. موسیقی و افزایش توجه به نشانههای بصری
انواع خاصی از موسیقی، باعث افزایش توجه بصری در افراد میشود. مطالعه ایی که بر روی ۱۹ بیمار، در دانشگاه ملی چنگ کونگ تایین، در تایوان انجام شد، نشان داد که گوش دادن به موسیقیهای “دلپذیر” توجه بصری بیمارانی که دچار بی توجهی یک طرفه بودند را بهبود میبخشد.
تمامی این بیماران دچار سکته مغزی در نیمکره راست، شده بودند. به شرکت کنندگان در این مطالعه سه گزینه پخش موسیقی: دلپذیر، ناخوشایند و صدای سفید به مدت ۷ روز از زمان درمان، داده شد.
وقتی شرکت کنندگان موسیقی دلپذیری را میشنیدند، در مقایسه با آهنگها و ملودیهایی که از آنها خوشش نمیآمد، احساس بهتری را تجربه میکردند.
همچنین همه این بیماران در زمان گوش دادن به موسیقی دلپذیر، حرکات چشم و هماهنگی میان آنها بهبود یافت.
۱۰. موسیقی و بهبود تعادل هورمونی
هنگام گوش دادن به آهنگهای غمگین، موسیقیهایی که دوست ندارید یا ملودیهایی که خاطرات ناخوشایند را به یادتان میآورد، هورمونهای استرس زا مانند کورتیزول در بدن آزاد میشوند.
با افزایش سطح کورتیزول، سطح اضطراب بالاتر میرود. اگر سطح هورمونها در بدن تامتعادل شود، دچار حالت استرس شدید میشوید.
وقتی به موسیقی مورد علاقه تان گوش میدهید، هورمونهای دوپامین، سروتونین و اندروفین در بدن آزاد میشوند. این ترکیب هورمونی باعث احساس شادی، اطمینان و آرامش میشود. اینها همان هورمونهایی هستند که هنگام ورزش، تفریح یا خوردن غذاهای مورد علاقه تان در بدن آزاد میشوند.
اینکه هوس خوردن شکلات میکنید، یا دوست دارید به آهنگ ادل گوش دهید، روشی است که بدن شما برای یافتن تعادل هورمونی انتخاب میکند.
۱۱. موسیقی و رفع اضطراب
گوش دادن به آهنگ مورد علاقه تان میتواند به همان اندازه مفید باشد که یک ماساژ ۳۰ دقیقهای موجب رفع نگرانی و اضطراب میشود.
کوچک کردندلیل این امر این است که ماساژ موجب بهبود گردش خون در اندامها میشود و ذهن را از افکار بیهوده و استرس آور پاک میکند.
وقتی به اندامهای بدن اکسیژن بیشتری برسد، ذهن کمتر دچار حواس پرتی میشود. بدین ترتیب احساسات منفی کمتری را تجربه میکنید و سطح شادابی و نشاط شما افزایش مییابد.
اگر میخواهید تأثیرات موسیقی در این زمینه را دو چندان کنید، در جلسات ماساژ، موسیقی مورد علاقه تان را پخش کنید.
این تاثیر موسیقی بر مغز، برای افرادی که دچار بیمارهای سخت و درمان ناپذیر هستند، بسیار کارامد است. بیمارانی که در مرحله چهارم سرطان قرار دارند و افرادی که به بیماریهای ناتوان کننده و تحلیل برنده، مبتلا شده اند، سطح بالایی از اضطراب و استرس را تجربه میکنند. با تمرکز روی موسیقی به جای درد و مشکلات بیماری، اضطراب این بیماران کاهش و کیفیت زندگی شان افزایش مییابد.
مطالعات نشان می دهند هنگامی که ما به موسیقی گوش می دهیم، مغز ما از خود دوپامین ترشح می کند و به همین دلیل، احساس رضایت به ما دست می دهد. تحقیقاتی که به رهبری دکتر «زِیتور» انجام گرفت، نشان داد هنگامی که یک قطعه موسیقی به اوج خود می رسد، میزان ترشح این ماده به شدت افزایش می یابد و احساس هیجان و گر گرادامه مطلب ...
مطالعات نشان می دهند هنگامی که ما به موسیقی گوش می دهیم، مغز ما از خود دوپامین ترشح می کند و به همین دلیل، احساس رضایت به ما دست می دهد. تحقیقاتی که به رهبری دکتر «زِیتور» انجام گرفت، نشان داد هنگامی که یک قطعه موسیقی به اوج خود می رسد، میزان ترشح این ماده به شدت افزایش می یابد و احساس هیجان و گر گرفتگی به شنونده منتقل می گردد.
شاید این موارد دلیل علاقه ما به موسیقی باشند. اما این که چرا ما آن را تا این حد دنبال می کنیم، دلیل دیگری دارد. دوپامین ماده ایست که برای زنده ماندن و کارهایی مانند غذا خوردن ضروری است. به همین دلیل، هنگام گوش دادن به یک آهنگ، مغز ما تمایل بیشتری از خود برای انجام کارهای مشابه نشان می دهد و به همین دلیل، ما همواره به دنبال موسیقی هستیم. تنها تفاوت در این است که موسیقی برای زنده ماندن و ادامه حیات، ضروری نیست.
دلیل دیگری که در این زمینه مطرح می گردد، علاقه ما به دنبال کردن الگوهاست. شناسایی الگو ها، مهارتی ضروری برای زنده ماندن به شمار می رود. به عنوان مثال، اگر شما بوی دود را حس کنید، ایده فرار به علت آتش سوزی در ذهن تان شکل خواهد گرفت. موسیقی نیز یک الگوست و ما به طور مداوم ملودی ها، هارمونی ها و ریتم های احتمالی را پیش بینی می کنیم.
اگر ما یک توالی آکورد (نواختن همزمان چند نُت) را بشنویم، مغز ما می تواند بر اساس تجربه ای که قبلا به دست آورده، آکورد بعدی را پیش بینی کند. به همین دلیل است که افراد معمولا با آهنگی که قبلا نشنیده اند، ارتباط خوبی برقرار نمی کنند. اگر ریتم یک ترانه برای ما ناآشنا باشد، پیش بینی الگوها در ذهن شکل نخواهد گرفت. هنگامی که نتوانیم الگوهای موسیقی را پیش بینی کنیم، احساس خستگی و کسل بودن به ما دست می دهد.
کوچک کردن